این روانشاس اجتماعی در ادامه یادآور شد: البته از دیدگاه فردی، لازمه تفکر نقادانه آن است که فرد به جستجو، تجزیه و تحلیل و ارزیابی اطلاعات بپردازد و در پی شواھد، دلایل و مدارک عینی و واقعی باشد و دیدگاه خود را بر اساس شواھد و مدارک عینی تغییر دھد، موقعیت و شرایط را به صورت مجموعه ای کلی در نظر بگیرد و بتواند واقعیت ھا را از افکار، حدسیات، مفروضات و عقاید خود جدا کند و البته ضعف در این مھارت می تواند افراد را به انواع بیماری ھا و آسیب ھای مختلف روحی، جسمی و اجتماعی دچار کند. محمدی به ویژگی ھای افرادی که دارای تفکر انتقادی ھستند اشاره کرد و گفت: آشنایی با اصول و توانمندھای ارتباطی، داشتن روحیه پرسشگری، قضاوت دور از تعصب، انعطاف پذیری، واقع نگری، داشتن روحیه تعقل و تفکر، عمقی نگری و ... از مھم ترین ویژگی ھای افراد دارای روحیه نقاد در یک جامعه است.

      بنا براظھارات این مدرس دانشگاه، برای اینکه بتوان ھمواره در یک جامعه روحیه تساھل و ھمزیستی مسالمت آمیز را تقویت نمود باید بر فرھنگی سازی و تعلیم و تربیت عمومی توجه بیشتری کرد، در واقع زمانی که افراد یک جامعه از لحاظ فرھنگی به تعالی و رشد فکری و روحی کافی دست یابند می توانند به راحتی خود را جای دیگری که عقاید مخالف دارد، قرار دھند و تا زمانی که نوع تفکر و عقیده کسی به باورھای وی آسیب نزند ھمواره با مسالمت در کنار آنھا زندگی می کنند که البته نقش رسانه در این زمینه بسیار قابل توجه است. ھمانطور که رسانه ھا می توانند مسیر آزاداندیشی و جریان آزادی عقیده در یک جامعه را مخدوش کنند این توانایی را نیز دارند به دور از اجبار روانی بر پذیرش عقیده ای، زمینه را برای افزایش روحیه تساھل در جامعه فراھم کنند. وی ادامه داد: متاسفانه در حال حاضر در جامعه ما رسانه ھای داخلی بخصوص تلویزیون برنامه ھای خاصی در جھت آموزش و تربیت مھارت ھای ارتباطی در سطح عموم مردم ارائه نمی دھد بطوریکه افراد نمی توانند ضمن داشتن روحیه نقادانه، زندگی مسالمت آمیزی در جامعه داشته باشند در صورتی که این اصل باید به عنوان یکی از اولویت ھای اصلی رسانه داخلی مورد توجه ویژه مسئولان قرار بگیرد. اصلاح تعلیم و تربیت عمومی از راھکارھای افزایش روحیه تساھل در جامعه محمدی در پایان اصلاح تعلیم و تربیت عمومی را یکی دیگر از راھکارھای افزایش روحیه تساھل در جامعه دانست و خاطر نشان کرد: متاسفانه شیوه آموزش، تعلیم و تربیت در جوامع اسلامی و ھمچنین جامعه ما طوری است که بچه ھا از ھمان ابتدا یعنی دوران مدرسه، در مواجه با عقاید و دیدگاه ھای مخالف قرار نمی گیرند در نتیجه این افراد در بزرگسالی به دلیل اینکه شیوه ھای تعقل و تفکر اصولی را نمی دانند در مواجه با عقاید متفاوت به تبعیت از لیدرھای خود روی می آورند، در واقع زمانی که افراد از ھمان دوران کودکی با فرھنگ تساھل و ھمزیستی آشنا باشند به راحتی می توانند وجود افکار مختلف را در کنار خود بپذیرند.

 منبع : http://afghanistan.shafaqna.com/interviews-and-texts/item/12887